جاذبه هاي ايران

مجموعه اطلاعاتي كه در اين سايت وجود دارد، درباره جاذبه هاي زمين شناسي و طبيعي و همينطور تاريخي ايران است. همچنين سعي شده تا در اين سايت اطلاعات مستند و ترجيحاً با ذكر منبع داده شود تا افرادي كه ميخواهند از اين داده ها استفاده كنند از صحت اين مطالب مطمئن باشند.

Wednesday, March 28, 2007

چشمه هاي آب معدني در ايران

در مباحث قبلي سعي كردم به جاذبه هاي كه در ايران وجود دارد اشاره كنم و درباره زمين شناسي آنها مطالبي را ارائه كنم. اين بار درباره چشمه هاي آب معدني مي نويسم و از زمين شناسي و جاذبه هاي آن صحبت ميكنم. بخشي از آبهاي كره زمين در ميان منافذ و روزنه هاي موجود در ميان ذرات سنگها و خاكها قرار دارند. بخشي از اين آبها جزو چرخه آبهاي سطح زمين هستند و از طريق آبهاي جوي تغذيه مي شوند و مجدداً به اين چرخه افزوده مي شوند. بزرگترين ذخيره آب شيرين قابل استفاده انسانها در زير زمين نهفته است. امروزه بهره برداري از آبهاي زيرزميني براي مصارف كشاورزي، صنعت، شرب و غيره در مناطق مختلف استفاده مي شود. علاوه بر موراد ذكر شده، آبهاي زيرزميني در ايجاد تغييرات در پوسته زمين نقش مهمي دارند و مي توانند باعث ايجاد انواع غارها بشوند. منشاء آبهاي زيرزميني: بارشهاي جوي اصليترين منشاء آبهاي زيرزميني است. ميزان آب زيرزميني صرفاً به ميزان بارش بستگي ندارد بلكه به نوع خاك، نفوذ پذيري، پوشش گياهي، شيب زمين و يا رطوبت قبلي موجود در ميان ذرات بستگي دارد. در بارش هاي آرام، آب فرصت بيشتري براي نفوذ به درون زمين را دارد، در صورتي كه اگر بارش حالت سيلابي داشته باشد، اين امكان وجود ندارد. آبهاي زير زميني از منابع ديگري به جز آبهاي جوي نيز تأمين مي شوند. بعنوان مثال بخش از آبهاي زير زميني، آبهايي هستند كه به علت بدام افتادن در لابلاي رسوبات، در زير زمين باقي مانده اند. اين نوع از آبها را آبهاي فسيل نيز مي گويند. آبهاي فسيل كيفيت مناسب براي شرب ندارندو به دليل حبس شدن ميزان شوري آن افزايش مي يابد. نوع ديگر از آبهاي زير زميني، آبهايي با منشاء ماگمايي هستند. اين آبها از توده هاي بزرگ ماگمايي كه در حال سرد شدن هستند بوجود مي آيند. چون اين آبها مستقيماً از بخش مذاب زمين مشتق شده اند، لذا قبل از آن وارد چرخه آب نشده بودند. چشمه: هر محلي كه سفره آب زيرزميني توسط سطح زمين قطع شود، آب در سطح زمين جاري مي شود. اگر اين تخليه آب به آرامي و كم باشد ايجاد سطح تراوش مي كند ولي اگر خروج آب از زيرزمين بصورت جريان متمركز باشد، ايجاد چشمه مي كند. آب بعضي از چشمه ها به دلايل متعدد، از ميانگين دماي هواي منطقه بالاتر است، اين گونه چشمه ها را چشمه آبگرم مي گويند. آبهاي زيرزميني به دو طريق گرم مي شوند. اول اينكه بر اثر نفوذ آب در اعماق به مرور آب بر اثر گرمايي كه در اعماق وجود داردگرم مي شود، اين آبگرم از طريق مجاري و شكستگي ها به سطح زمين راه پيدا ميكند. دومين راه اين است كه در بعضي از مناطق زمين حضور توده هاي ماگمايي مانند اطراف آتشفشانها، از دماي بالاتري نسبت به اطراف برخوردارند، آبي كه از اطراف به اين توده ها نزديك مي شود، گرم مي شود و با خروج از سطح زمين چشمه هاي آبگرم را ايجاد مي كند. از گرماي توده هاي مذاب درون زمين امروزه جهت نيروگاه هاي زمين حرارتي (ژئوترمال) استفاده مي شود.

چشمه بر حسب نوع تركيب آب نيز طبقه بندي ميشوند. تركيب آب چشمه عبارتند از بي كربناته، كلروره، سولفاته و سولفوره. هر كدام از اين آبها داراي خواصي هستند كه علاوه بر دماي آب چشمه ميتواند بعنوان تاثير مثبت آنها براي سلامتي انسان داشته باشد.

در ايران با توجه به موقعيت زمين شناسي متغيير ومتنوع تعداد زيادي چشمه هاي آب معدني وجود دارد. به استثنا چشمه هايي كه داراي آب خوراكي هستند واغلب بدون رسوبات آهكي، بسياري از چشمه ها از خود رسوبات آهكي (تراورتن) به جا ميگذارند كه علاوه بر جاذبه اصلي چشمه كه آب آن از ديدگاه سلامتي است، ميتواند باعث ايجاد مناظر بي بديل و زيبا شود. طبعاً ايجاد مناظري زيبا نيازمند يك برنامه زيري و آماده سازي شرايط براي چشمه آب است تا بتواند رسوبات خود را در يك گستره برجا گذارد و در نتيجه آن اشكال زيبا را ايجاد كند. متاسفانه در ايران معمولا وقتي يك نقطه كمي جاذبه داشته باشد قبل از اينكه سازمانهاي مسئول در آنجا حضور داشته باشند تا ساماندهي كنند، تعدادي زيادي مغازه احداث ميشود كه از فروش چند برابر قيمت اجناس خود تنها استفاده كننده از منافع اين چشمه ها باشند. در مقابل وقتي به كشور همسايه (تركيه) نگاه ميكنيم چيزي جز افسوس باقي نمي ماند. در تركيه چشمه هاي معدني با يك ساماندهي و هدايت جهت رسوب گذاري آب آنها، مناظري ايجاد شده است كه فوق العاده زيبا است. البته ناگفته نماند كه مردمان ما از هر مسئله اي كه ناراحت باشد اعم از سياسي تا اقتصادي، رفتاري خصمانه با هر چيزي كه قرار از آن حفاظت شود دارند و آنرا جزو اموال شخصي تصور ميكنند. تصاوير زير نمونه هايي از مناظر زيبا در چشمه هاي تراورتن ساز تركيه است در صورتي كه در ايران اغلب اين مناظر كاملاً طبيعي ومعمولا بدون نظارت است و در نتيجه به مرور بر اثر عدم توجه خراب و از بين ميروند



Labels:

Sunday, March 11, 2007

تغييرات و تحولات پوسته زمين در خاورميانه

در تمام مدتي زمين شناسي درس ميدادم يكي از سوالات اصلي همه دانشجويان اين بود كه وضعيت جابجايي پوسته زمين در منطقه خاورميانه و خصوصا ايران و زاگرس چگونه است. البته اين مسئله هنوز هم مورد سوال است. به اين جهت تصميم گرفتم تا با استفاده از منابع نقشه اي، اطلاعاتي را درباره ميزان جابجايي پوسته در محدوده خليج فارس و ارتفاعات زاگرس ارائه كنم. در منابع مختلف اطلاعات نادرستي درباره ميزان جابجايي صفحه عربستان و فرورانش آن به زير صفحه ايران مركزي ارائه ميكنند. اطلاعاتي كه در اين متن آمده از نقشه جابجايي زمين در خاورميانه آورده شده است. اين نقشه توسط كميته نقشه هاي زمين شناسي جهان، يونسكو و چند مركز و دانشگاه بين المللي تهيه شده است. اين نقشه ها دردو نسخه تهيه شده در نسخه اول نقشه گسلهاي اصلي در منطقه خاورميانه به همراه كانون زلزله هاي رخداده و عمق و بزرگي آنها مشخص شده است. همانطور كه انتظار ميرود پراكندگي حضور كانونهاي زلزله بر روي گسلها پراكنده است كه خود آنها نيز لبه صفحات پوسته را نشان ميدهد. در نقشه هاي ساده شده، صفحات پوسته در اين منطقه را نشان ميدهد.


در نقشه دوم كه همانند نقشه قبل است، نمودار و سرعت حركت صفحات را نشان ميدهد. فلشهاي زرد بر روي نقشه نشان دهنده جهت و طول آنها، سرعت حركت بر حسب ميليمتر در سال كه بصورت يك عدد در كنار هر فلش نوشته شده است را نشان ميدهد. با مشاهده نقشه ديده ميشود كه حركت صفحه عربستان به سمت ايران مركزي در مناطق مختلف فرق دارد و در حوالي درياي عمان حدود بيست و هشت ميليمتر در سال و شمال خليج فارس در حدود بيست و يك ميليمتر در سال است. محل بازشدگي و مبدا حركت پوسته عربستان به سمت ايران در نقشه ساده شده گوشه از درياي سرخ نشان داده شده است.

Labels:

Monday, March 05, 2007

دهانه هاي آتشفشاني_ Volcanic crater

دهانه هاي آتشفشاني در خراسان جنوبي


در تمام مدتي كه به بيرجند و استان خراسان جنوبي در رفت آمد بودم، خيلي علاقه داشتم تا چند دهانه آتشفشاني كه در جنوب بيرجند بودند را ازنزديك ببينم. زمستان امسال اين فرصت مهيا شد. براي رسيدن به اين دهانه آتشفشان در حدود ده كيلومتر جاده خاكي بعد از جدا شدن از جاده آسفالته طي كرديم. اين دهانه از دور و دشتهايي كه كمي بالا دست آن قرار دارد قابل مشاهده است اما هرچه به آن نزديكتر ميشدم هيجان و ضربان قلبم بيشتر ميشد. من تعدادي از دهانه هاي آتشفشاني رو در مكانهاي مختلف ديده بودم و به نظرم هيچ وقت تكراري نميشه. وقتي با ماشين پاترول نزديك دهانه رسيديم من ازديواره لبه آتشفشان كه فقط صدوپنجاه از سطح دشت بلندي داره به سرعت بالا رفتم و هر چه به قله نزديكترميشدم هيجان اينكه با چه منظره اي روبرو ميشم بيشتر ميشد. ولي وقتي رسيدم تصميم گرفتم اون چند دقيقه بشينم و نگاه كنم تا لذت ببرم بعد شروع به عكاسي كنم. قطر دهانه اين آتشفشان در طول بزرگ حدود هزار و چهارصد متر در امتداد شمالشرق - جنوبغرب است و قطر كوچك در حدود هزار و دويست متر در امتداد شرقي - غربي است. ارتفاع لبه آتشفشان تا دشت اطراف حدود صد و شصت متر است.
اين آتشفشان بر اساس اطلاعاتي كه در نقشه هاي زمين شناسي ارائه كردند مربوط به اواخردوران دوم زمين شناسي - اواخر كرتاسه است. جنس سنگهاي موجود در تاج اطراف دهانه از نوع ميكروديوريت به همراه آندزيت است و افق پايينتر آن نيز ازتوف و توفيت تشكيل شده است. اين آتشفشان كاملا خاموش است و ميتوان از آن بعنوان يكي از جاذبه هاي منحصر به فرد در خراسان جنوبي نام برد كه دسترسي به آن با حدود زمان يك ساعت از راه يك جاده مناسب از بيرجند امكان پذير است.

Labels: , , , , , ,

Saturday, December 02, 2006

درياي مازندران - شماره چهارم

سير تحولات زمين شناسي درياي مازندران:
در حدود 15 ميليون سال قبل (سارماسين زيرين) اين دريا از حوالي كرواسي تا درياي آرال گسترش داشت و درياي بسيار بزرگي را تشكيل ميداد. شوري اين دريا در حدود 20 گرم در ليتر بود. اين ميزان شوري، با شوري درياي سياه قابل مقايسه است تصوير 1. در حدود يازده ونيم ميليون سال قبل بخشي از دريا در منطقه كرواسي از درياي اصلي جدا شد و موجودات مختص به آن در شوري حدود 12 تا 15 گرم در ليتر زندگي كردند تصوير 2. در حدود 5/8 ميليون سال قبل شكل دريا كمي تغيير كرد و ميزان شوري تا حدود 6 تا 15 گرم در ليتر رسيد. اين دريا به نام ميوتيك خوانده مي شود. در 7 ميليون سال قبل اواخر ميوسن درياي ميوتيك Miotic sea توسط درياي پونتيك جايگزين ميشود كه از نظر تنوع زيستي غني است. شوري اين دريا، نزديك به شوري درياي ميوتيك است و نوسانات كمي در حدود 12 تا 15 گرم در ليتر دارد. نكته قابل ذكر اين است كه بخش قابل توجهي از موجودات درياي ميوتيك در اين محيط جديد حضور نداشتند كه اين احتمالا با عدم هماهنگي اين موجودات با محيط جديد بوده است.

در حدود 6 ميليون سال قبل درياي پونتيك به دو بخش پونتيك بالايي و درياي باباجان Babajan تقسيم شد. درياي اول در محدوده درياي سياه امروزي قرار داشت و شوري آن در حدود 10 تا 15 گرم در ليتر و درياي دوم در جنوبيترين محدوده فرونشست درياي مازندران قرار داشت كه شوري آن نيز به دليل اقليم گرمتر تا حدود 15 تا 30 گرم در ليتر بود.
در حدود 5 ميليون سال قبل در زمان ميوسن – پليوسن درياي پانونين Pannonian به درياي پونتيك بالايي متصل شد و حوضه اي شبيه به حوضه درياي اژه را ايجاد كردند. اين درياي غني از موجودات آبهاي شيرين شد. در اين زمان دريايي در محدود جنوبي درياي مازندران وجود داشت كه به دليل شرايط اقليمي خشك و تبخير بالا شوري زيادي داشت و در حدود 300 گرم در ليتر ميرسيد. اين در حالي است كه در حدود 3 ميليون سال قبل اين روند تغيير ميكند و با بالا رفتن رطوبت و ورود آبهاي شيرين به اين حوضه از ميزان شوري كاسته مي شود و تا حدود 5 تا 12 گرم در ليتر مي رسد.

درياي مازندران - شماره سوم

اين قسمت شامل اطلاعاتي درباره شوري، دما و شفافيت درياچه مازندران است.
شوري: ميانگين شوري درياي مازندران 85/12 گرم در ليتر است ولي در اصل تمام بخشهاي اين دريا داراي ميزان شوري خاص خود است. كمترين ميزان شوري متعلق به بخش شمالي است به ميزان 5 تا 10 گرم در ليتر كه به دليل ورود آب رودخانه هاي ولگا و اورال است كه گاه ميانگين شوري آنها كمتر از 5/0 گرم درليتر است. اما سواحل شرقي بخش شمالي به دليل كم عمقي و همينطور تبخير بيشتر، ميزان شوري به 5 تا 10 گرم در ليتر مي رسد و اين شوري در خليج هاي اين بخش گاه تا 30 گرم در ليتر هم ميرسد. شوري در بخش مياني 7/12 گرم در ليتر است و فقط در محدوده دلتاي رودها كاهش نشان ميدهد. در سواحل شرقي بخش مياني هيچ رودي وارد نمي شود و در مقابل ميران تبخير هم بالا است و لذا ميزان شوري 13 تا 2/13 گرم در ليتر است. شوري در بخش جنوبي 13 گرم در ليتر است و در محدوده دلتاي سفيد رود، اترك و رود كورا كمتر است. بيشترين غلظت شوري در درياي مازندران در خليج قره بغاز ديده مي شود. اين خليج 1500 ميليمتر در سال تبخير دارد و در مقابل ميزان بارندگي 70 ميليمتر در سال است. شوري اين خليج بين 300 تا 350 گرم در ليتر است و حاوي نمكهاي ميرابليت، نمك طعام و آستاراخانيت است. علاوه بر اختلاف شوري در درياچه مازندران با اقيانوسها، نوع نمك آنها نيز با هم فرق دراد. آب اقيانوسها بيشتر از سديم و كلر است و آب اين درياچه از كلسيم و سولفات است. به لحاظ شوري آب درياچه به سه دسته با شوري بسيار كم در بخش شمالي، شوري متوسط در بخشهاي مياني و جنوبي و شوري زياد در خليج قره بغاز تقسيم مي شود. آب اين درياچه در اعماق مختلف نيز شوري متفاوت دارد و هر چه به عمق ميرود شوري آن بيشتر ميشود. در بخش جنوبي شوري آب از 7/12 به 1/13 گرم در ليتر در عمق 700 متر ميرسد.


دما: از ديگر پارامترهاي ويژه در درياي مازندران و تحولات دمايي آن است. بطور كلي دما آب اين درياچه تابع محيطهاي قاره اي با نوسانات زياد است. در زمستان بخش شمالي بطور متوسط 8 تا 10 درچه زير صفر است ولي بخش جنوبي تا حدود 10 درجه بالاي صفر است. در زمستان به دليل سرماي زياد بخش شمالي يخ ميزند و گاه تا حدود 70 سانتيمتر ضخامت يخ است و فقط در بعضي از زمستانهاي گرم اين يخبندان رخ نميدهد. در بخش جنوبي دما هيچ وقت كمتر از 13 درجه سانتيگراد نميشود و در تابستان بين 25 تا 30 درجه است. بيشترين تغييرات دما در بخش مياني است بين حداقل 6 تا حداكثر 25 درجه است.

شفافيت: شفافيت يكي ديگر از خصوصيات فيزيكي آبهاي درياها و درياچه هاي است. بيشترين شفافيت در آبهاي درياي مازندران متعلق به بخش جنوبي آن است و در طول سال در حدود 15 متر است و در اواخر تابستان در حدود ماه هاي شهريور يا آگوست به حدود 20 متر هم ميرسد. براي اندازه گيري اين خصوصيت فيزيكي آب، از ديسكهاي سفيد و سياه كه ابعاد ثابت دارند استفاده مي شود و آنها را با يك طناب به داخل آب ميفرستند و تا هر عمقي كه قابل مشاهده باشند ثبت ميشود. در بخش مياني عمق ميانگين 10 متر است و در تابستان به 15 متر ميرسد. در بخش شمالي به دليل ورود آب از دلتاي ولگا كه رسوبات زيادي به همراه دارد ميزان اين شفافيت تا 1 متر كاهش مييابد و در فواصل دور از دلتا تا 7 متر ميرسد.

Thursday, November 30, 2006

درياي مازندران - خزر (Caspian Sea) - شماره دوم

در قسمت دوم از اطلاعات مربوط به درياي مازندران (كه به اشتباه درياي خزر ناميده مي شود) به ارائه اطلاعاتي درباره شكل و ابعاد و تقسيم بندي آبهاي آن اختصاص دادم
ابعاد و حجم درياي مازندران: درياي مازندران هيچگونه راه خروج آب ندارد. طول سواحل اطراف اين دريا 5580 كيلومتر است كه با احتساب سواحل خشكي مربوط جزاير، به هفت هزار كيلومتر ميرسد. در اين بين در حدود 725 كيلومتر متعلق به ايران. اين درياچه با توجه به اينكه وسيعترين درياچه كره زمين است اما وسعت آن دائم در حال تغيير است. وسعت اين درياچه در حدود 436 هزار كيلومتر مربع و حجم آب آن در حدود 77 هزار كيلومتر مكعب است و حداكثر حجم ثبت شده از اين درياچه 89600 كيلومتر مكعب بوده و حداكثر عمق آن 1025 متر است و ميانگين عمق آن 184 متر است. سطح آب اين دريا پايينتر از آب اقيانوسها است و اين سطح در حال نوسان است. درياي مازندران داراي كشيدگي در راستاي نصف النهاري است و در امتداد شمال جنوب در حدود 1204 كيلومتر طول دارد كه گاه تا حدود 1225 كيلومتر نيز مي رسد. بيشترين عرض اين درياچه در حدود 566 كيلومتر است و در ناحيه شبه جزيره آپشورون (آبشورون) به 204 كيلومتر ميرسد. به همين جهت ميانگين عرض اين درياچه در حدود 330 كيلومتر در نظر گرفته مي شود.

تقسيم بندي جغرافيايي درياچه: سطح اين درياچه به سه قسمت تقريبا مساوي تقسيم شده است كه به بخش شمالي، مياني و جنوبي تقسيم شده است ولي حجم اين سه بخش با هم قابل مقايس نميباشد. بخش شمالي 29 درصد از سطح را شامل مي شود و در حدود يك درصد از حجم را به خود اختصاص داده است. وسعت آن بين 92750 تا 126596 كيلومتر مربع و عمق ميانگين آن 6 متر است و حداكثر عمق آن 10 متر و در حدود 20 درصد از محدوده منطقه شمالي كمتر از 1 متر عمق دارد.مرز جنوبي بخش مياني مابين دماغه كولي Kuuli در سواحل تركمنستان و جزيره Zhiloy درنزديكي بندر باكو است. مساحت اين بخش 36 درصد و حجم آن 35 درصد درياچه است. وسعت بين 133560 تا 151626 كيلومتر مربع و ميانگين حجم آن 26400 كيلومتر مكعب است. ميانگين عمق 175 متر و عميق ترين نقطه منفي 790 متر است. بخش جنوبي نيز 35 درصد سطح درياچه و 64 درصد از حجم را شامل مي شود. عميق ترين قسمت درياچه با عمق 1025 متر در اين نقطه است. مساحت آن بين 144960 تا 151018 كيلومتر مربع و ميانگين حجم آن 48300 كيلومتر مكعب است. ميانگين عمق درياچه در اين قسمت در حدود سيصد متر است.

علاوه بر سه منطقه ذكر شده يك منطقه ديگر نيز وجود دارد. خليج قره بغاز كه در پهلوي شرقي درياچه قرار دارد، عمق ميانگين ده متر دارد و وسعت آن پانزده هزار كيلومتر مربع است كه معادل سه درصد از وسعت درياچه است. آب اين خليج در حدود3 تا 4 متر پايينتر از آب درياچه است. نام اين خليج، تركي است و معني آن گلوگاه سياه و يا گلوگاه سياه سيري ناپذير است. علت اين نام اين است كه چون اين منطقه خشك و گرم است، آبهايي كه از درياچه وارد مي شود تبخيرمي شود و لذا هيچوقت پر نميشود. اين خليج از طريق يك تنگه باريك به پهناي 110 تا سيصد متر و به طول هشت تا ده كيلومتر با درياچه ارتباط دارد. در هر ثانيه 200 تا 300 متر مكعب از آبهاي درياچه در اين خليج تبخير مي شود.

اطلاعات هيدرولوژي: آبهاي موجود در درياي مازندران از لحاظ حجم، به سه بخش تقسيم ميشوند. اولين بخش شامل آبهاي منطق شمالي درياچه، بخش دوم شامل آبهاي منطقه مياني و جنوبي و بخش سوم آب موجود در خليج قره بغاز است كه در سواحل شرقي درياچه واقع شده است. از ميان اين سه بخش، منطقه دوم از همه بزرگتر است و در حدود 99 درصد آب اين درياچه را در خود جاي داده است و دو سوم سطح را نيز شامل مي شود. بسياري از محققان اعتقاد دارند كه اين بخش از درياچه، كاسپين واقعي را شامل مي شود. شوري آب درياچه عموما ثابت است و در حال حاضر با كمي افزايش در حدود 12 تا 13 گرم در ليتر است و اين عدد شوري معمول اين درياچه است. اين بخش از درياچه شامل بيشترين مقدار از موجودات زنده منحصر به فرد اين درياچه است و باقي مانده ساكنان قديمي تتيس هستند. عميقترين نقطه درياچه نيز در بخش جنوبي قرار دارد و نزديك به يك كيلومتر عمق دارد. يك سوال در اينجا وجود دارد و اينكه چرا اين درياچه داري آب شور است؟ با وجود اينكه آبهاي ورودي به اين درياچه شيرين هستند اما چون اين درياچه باقي مانده از اقيانوس قديمي تتيس است لذا شوري را از آن آب به ارث برده است. اين اقيانوس با ساير آبهاي كره زمين ارتباط داشت. اين درياچه در ابتداي جدا شدن از اقيانوس ميزان شوري آب آن دستخوش تغييرات اقليمي بود و با افزايش باران ميزان شوري كم و با كاهش آن و تبخير آب ميزان شوري زياد ميشد و پس از پايان دوران يخبندان و ورود حجم زيادي از آب به درون حوضه ميزان شوري كمتر از آبهاي ديگر شد. در مقابل بخش شمالي فقط يك درصد از كل آب را دارا هست و وسعت آن معادل يك سوم كل درياچه است. شوري اين بخش پايدار نبوده و دائم در حال تغيير است. شوري آب در اين منطقه در مقايسه با بخش مياني بسيار پايين است و آنها به دليل ورود آب رودخانه ولگا است كه به تنهايي 80 درصد از آب ورودي به اين درياچه را در اختيار دارد. به دليل شوري پايين، بسياري از گونه هاي خاص درياي مازندران در اين بخش ديده نمي شوند و در مقابل بيشتر موجودات آب شيرين در اين بخش زندگي مي كنند و در بخشهاي مياني و جنوبي وجود ندارند. عمق اين منطقه در حدود ده متر است و در طول تاريخ زمين شناسي بارها از زير آب به بيرون آمده است. خليج قره بغاز كوچكترين سطح و حجم را در ميان سه بخش درياچه دارا است. اين بخش را اصطلاحا بخش سوم درياچه مينامند ولي عملا مساحت آن فقط سه درصد از كل را شامل مي شود و حجم آب آن نيز بسيار كم است. عمق اين منطقه از عمق درياچه كمتر است و در ضمن ميزان تبخير در آن بسيار است و به همين دليل ميزان شوري آن بسيار بالا است و شوري آب در حدود 10 تا 20 برابر بيشتر از آب منطقه مياني است و به همين دليل هيچ كدام از موجودات زنده در بخش مياني و جنوبي در اين قسمت زندگي نميكند و فقط موجودات نمك دوست در آن آب فعاليت دارند. اين منطقه در تاريخ زمين شناسي تحولات زيادي را پشت سر گذاشته است.